به گزارش سام فیلم به نقل از روابط عمومی موزه سینمای ایران، نشست پژوهشی «چشم اندازهای جدید سینما از آنالوگ تا دیجیتال» با نمایش مستند سینمایی «خاطرات نگاتیو» عصر روز گذشته ۷ آذرماه با حضور پژوهشگران و سینماگران فعال در عرصه لابراتوار در موزه سینما برگزار گردید.
در ابتدای این نشست كه مدیریت آن را منوچهر اكبرلو بعنوان منتقد و كارشناس به عهده داشت، اكبر عالمی، پژوهشگر سینما بعنوان اولین كارشناس درباره چالش های ورود سینمای دیجیتال به سینمای ایران صحبت كرد.
این پژوهشگر كه خود از فعالان در عرصه سینمای آنالوگ بوده است در ابتدا اظهار داشت: در سال ۱۹۲۷ زمانی كه سینما هنوز سیاه و سپید بود فیلم «خواننده جاز» به نمایش درآمد و در آن دوران از سینمای صامت خواسته شد كه در مدت یك سال جای خویش را به سیستم صدای ضبط صحنه بدهد و در ادامه رشد تكنولوژی تاریخ سینما شاهد بود كه در سال ۱۹۳۹ فیلم «بربادرفته» رنگی ساخته شد. ازاین رو تكنولوژی درجا نمی زند. ۲۲ سال پیش زمانی كه من با آنالوگ سینما را كار می كردم پسر جوان من گفت كه پول می خواهد تا دوربین دیجیتال تهیه كند و گفت كه اگر این ابزار بد بود پولی را كه از من گرفته پس خواهد داد. بعد با یك دوربین كوچك روبه رو شدم كه هم فیلم سیاه و سفید می گرفت و هم فیلم رنگی.
وی ادامه داد: دنیای دیجیتال برای من حیرت آور بود ولی نمی دانستم نسل جدیدی كه می خواهند با این سیستم نوظهور كار كنند آیا به اندازه كافی اصول و مبانی زیبایی شناسی را می شناسند؟ در واقع نسل جدید با سینمای دیجیتال خیلی راحت كنار آمدند و كار كردند اما با مشاهده آثارشان مطمئن نبودیم كه زیبایی شناسی و اصول و مبانی این مهم را در ساخت آثار خود به كار می گیرند. اما واقعیت این بود كه تكنولوژی آمد و نمی توانستیم مقابل آن ایستادگی كنیم.
فرهاد ورهرام ـ مستندساز ـ هم در ادامه این نشست با اشاره به این مطلب كه باید تاریخ را حفظ كرد اظهار داشت: بی شك باید از ورود تكنولوژی استقبال كرد اما متاسفانه واقعیت این است كه هر پدیده نوظهوری در ایران باعث می گردد تا تاریخ آن رویداد فراموش و یا به عبارت بهتر مقطوع النسل شود و این اتفاقی است كه برای تاریخ ادبیات ما هم افتاده است.
وی ادامه داد: من با حس نوستالژی و یا تعلق خاطر به سینمای آنالوگ سخن نمی گویم بلكه تاكید دارم كه باید تاریخ سینما از جنس فنی برای آینده باقی بماند. زمانی كه نسل من عكاسی، فیلمبرداری و یا فیلم می ساخت می دانست باید كجا برود. در لابراتورها به شكل درست و با حضور افراد متخصص تقسیم كار جدی و سازمان یافته ای وجود داشت كه به كیفیت اثر كمك می كرد. در واقع یك گروه متخصص در لابراتورها حضور داشتند كه می دانستند چه باید كرد و چه نباید انجام داد.
ورهرام در انتها صحبت های خود به دلایل ساخته شدن فیلم «خاطرات نگاتیو» اشاره كرد و اضافه كرد: با تعطیل شدن لابراتوارها دیگر جایی برای جمع شدن تخصص ها نداشتیم و برای پیدا كردن یك تخصص باید به خانه های شخصی افراد رجوع می كردیم. به همین دلایل تصمیم گرفتم مستند سینمای «خاطرات نگاتیو» را بسازم تا بعنوان سند تاریخی برای سینمای ایران بماند.
محمدعلی حیدری نویسنده كتاب «سرگذشت لابراتوارهای سینمای ایران» در ادامه این نشست پژوهشی عنوان كرد: در گذشته شاهد بودیم كه سیر تحولات با فاصله زیادی اتفاق می افتد اما هم اكنون چنین نیست و سیر تحولات با شتاب در حال انجام می باشد و سینما هم از این قاعده مستثنی نیست.
وی ادامه داد: برای همخوانی با جهان و تحولاتی كه رخ می دهد نیاز به پژوهش داریم و باید زمانی را برای تحقیق پیرامون تحولاتی كه در حال رخ دادن است گذاشت و زمانی كه سیر این تحولات در جاده درستی قرار نمی گیرد باید هزینه داد و به اعتقاد من در ماجرای تحول سینمای ایران از آنالوگ به دیجیتال هزینه های زیادی صرف شد كه بزرگترین هزینه آن آشنا نبودن نسل جدید با تاریخ آنالوگ است.
این پژوهشگر در انتها اظهار داشت: باید به این مورد پرداخت كه چرا لابراتوارها نتوانستند ادامه دهند و این سئوال مطرح است كه آیا با ورود تكنولوژی باید تاریخ فراموش شود؟ و متاسفانه این اتفاق در مسیر تحول سینما از آنالوگ به دیجیتال رخ داد.
هارون یشایایی كه در جمع حاضر پیشكسوتان عرصه لابراتوار حضور داشت هم بیان كرد: مبحث تكنولوژی و یا دشمنی با آن نیست چراكه تكنولوژی راه خویش را ادامه می دهد. به اعتقاد من مشكل از جایی شروع شد كه با ورود دیجیتال سینما از یك كار گروهی به دل مشغولی های فردی تبدیل شد. این درحالی است كه سینما یك پدیده جمعی است و این نكته ی سینمای دیجیتال همه كارها را به تنهایی انجام می دهد مزیت نیست.
این تهیه كنند سینما بیان كرد: نگرانی من بعنوان كسی كه عمری پای سینمای ایران گذاشتم این است كه جمع گرایی و كار گروهی در سینما از بین رفته است.
اكبرعالمی در ادامه صحبت های هارون یشایایی به آسان شدن هنر برای مردم اشاره كرد و اظهار داشت: ژان كوكتو فیلمساز فرانسوی كه یكی از عالی ترین فیلمسازان مكتب سورئالیسم و هنرشناس آگاهی است می گوید: من سینما را هنر نمی شناسم مگر اینكه به سهولتِ بوم نقاشی و قلموی نقاش در اختیار همگان قرار گیرد و معتقدم كه نكته ای كه این فیلمساز شهیر فرانسوی می گفت محقق شده است. ازاین رو سینمای دیجیتال بعنوان سینمایی فردی سینمای آنالوگ بعنوان فعالیت جمعی را نفی نمی كند چراكه سینما یك كار گروهی است و به تخصص احتیاج دارد.
بخش پایانی نشست پژوهشی «چشم اندازهای جدید سینما از آنالوگ تا دیجیتال» به صحبت های لادن طاهری مدیر فیلمخانه ملی ایران اختصاص داشت.
این مدیر سینمایی بیان كرد: در همه جای دنیا انقلاب دیجیتال رخ داده است و كسی هم قصد ندارد با این انقلاب مخالفت كند. چون به نظرمن مخالفت با این پدیده نشانه عقل نیست. اما تغییرات رخ داده بعد از ورود دیجیتال به سینمای ایران نسبت زیادی به رخ داد همین پدیده در سایر نقاط دنیا داشت و انقلاب دیجیتال در ایران می توانست با منطق بهتر و سیاست مدارانه پیش می رفت تا شاهد خسارت هایی كه بعد از ورود دیجیتال به سینما بود نباشیم.
طاهری ادامه داد: خسارت آن چیزی است كه همه نگاتیوهای سینمای ایران كه در استودیو بدیع و فیلمساز نگهداری می شد تصمیم گرفته شد كه یك شبه این گنجینه دیگر نباشد. آیا در آن زمان كسی فكر كرده بود كه سرنوشت نگاتیوها چه خواهد شد؟ ما وقتی تصمیم گرفتیم مجموعه دیجیتال را به سینمای ایران اضافه كنیم كسی فكر كرده بود؟ برای تصحیح رنگ در دنیای دیجیتال چه كسی مناسب تر از افرادی بودند كه سالهای سال در عرصه آنالوگ فعالیت نموده بودند؟ در عرصه انتقال تجربه در فنون دیگر سینما هم وضع به همین منوال بود.
وی تصریح كرد: ازاین رو فكری برای حفظ داشته های سینمای ایران در بخش لابراتوارها نشد. اما سینمای ایران خوشبخت بود كه مدیران لایق و دلسوزی در استودیو بدیع و فیلمساز داشت كه تسلیم این موج نابخردی نشدند و از گروهی كمك خواستند تا این مجموعه از داشته های سینمای ایران در فیلمخانه ملی گردآوری شود. همینطور تلاش كردند تا همه هنرمندان و اساتیدی كه در استودیوها وجود داشتند به شكلی در عرصه دیجیتال هم وارد كنند.
مدیر فیلمخانه ملی عنوان كرد: اگر مدیران خردمند دو استودیو بدیع و فیلمساز نبودند معلوم نبود چه اتفاقی برای سینمای آنالوگ می افتاد. حضور استادان قابل در این عرصه بود كه اجازه نداد سینمای پرارزش آنالوگ از بین برود.