چشم هایش

چشم هایش سام فیلم: آیا چشم ها منحصر به فرد هستند و تکه ی مهمی از هویت آدم ها؟ آیا چشم هایی بوده که در ذهن تان بماند و دین و دنیای تان شوند؟ آیا چشم ها در آدم های بعدی تکرار می شوند؟


این ها همه سوال هایی ست که در فیلم سینمایی «سرچشمه های من» با دکتر «یان گری»، دانشمند زیست شناسی مولکولی بدنبال جواب شان می رویم. «یان» عاشق چشم است، از چشم آدم ها عکس می گیرد و دارد تحقیقاتی انجام می دهد که ثابت کند چشم، روندی تکاملی دارد.
به اعتقاد او، چشم ها مهم ترین جایی ست که آدم های مذهبی برای بی اعتبار کردن فرضیه تکامل از آن بهره می برند. در همین مسیر بصورت اتفاقی شبی در یک مهمانی هالووین با دختری به نام «سوفی» آشنا می شود و از چشم هایش عکس می گیرد. اتفاقات آن شب ناتمام می ماند اما تصویر ثبت شده چشم های «سوفی» سفر جدیدی را برای «یان» رقم می زند؛ او با همان عکس عاشق «سوفی» می شود و تا پیدا کردنش پیش می رود.
قصه «یان» و «سوفی» آغاز می شود و «یان» عاشقانه هایش با سوفی را هم با همان عینک علم و منطقش پیش می برد؛ در بازگویی احساسش به «سوفی» می گوید که احتمالاً اتم های آنها از میلیاردها سال قبل با هم برخوردهای زیادی داشته اند و همین است که انگار از خیلی دورها همدیگر را می شناختند. دنیای «یان» در میکروسکوپ ها، فرمول ها، معادلات و هر چیزی که به نحوی با منطق گره خورده خلاصه شده و «یان» هیچ تمایلی هم به ایجاد تعادل در نگاهش ندارد.
تا جایی که در یکی از سکانس هاس فیلم «سوفی» به در نیمه باز اتاق «یان» که نور باریکی از لای آن به داخل می آید اشاره می کند و به او می گوید که چشم هایش را بشوید و طور دیگری ببیند. بیرون این «در» اتفاق ها و خبرهای تازه ای انتظارش را می کشند که می توانند هر کدام باری از تجربه های جدید داشته باشند. «در» نمادی می شود که یاد مخاطب می ماند.
اگرچه پس از این سکانس اتفاق های غیرقابل پیش بینی زیادی می افتد، اما این «در» با مخاطب می آید تا سکانس آخر. آن جایی که «سالومینا»، دختر کوچک هندی، از دری بیرون می رود و کنایه ای می شود از دنیای جدیدی که بالاخره «یان» قدم به آن می گذارد.
ترکیب یک درام عاشقانه با یک موضوع علمی و تخیلی چیزی نیست که حتی روی کاغذ هم بشود فکرش را کرد که ارزش دیدن داشته باشد. «سرچشمه های من» یا «I Origins» به نویسندگی و کارگردانی مایک کیهیل اما مخاطب را پشیمان نمی نماید. سوژه متفاوت و خط روایی تمیز و بی حاشیه قصه، آدم را جایی می برد که دیگر نیازی نیست موشکافانه بدنبال بازی خوب یا بد بازیگر خاصی باشد. ریچادر کورلیس در مجله تایم نوشته: « این نخستین فیلم پس از فیلم هتل بزرگ بوداپست است که بمحض تمام شدن دلم می خواست یک دفعه دیگر آنرا ببینم.»


منبع:

1402/06/09
13:16:48
5.0 / 5
830
تگهای خبر: بازیگر , سفر , سینما , سینمایی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۵
سام فیلم - فیلم و سریال
samfilm.ir - حقوق مادی و معنوی سایت سام فیلم محفوظ است

سام فیلم

همه چیز درباره فیلم و سریال