کنکل حماقت در خدمت قطعیت، قطعیت در خدمت حماقت
به گزارش سام فیلم، سریال «کنکل» دست کم در بخش اول، تمامی خصوصیت های نگاه رامتین لوافی به سینما - که پیشتر در فیلم سینمایی «هت تریک» از او سراغ داشتیم - را با خود بهمراه دارد. همین خصوصیت و کیفیت قابل قبول قسمت نخست سریال، این قلم را نسبت به سازوکار پیشبرد داستان در این مجموعه نمایشی کنجکاو کرده است.
رامتین لوافی، کارگردان و نویسنده، بعد از سال ها تلاش و موفقیت در زمینه فیلم کوتاه و مستند و بعد از ساخت سه فیلم سینمایی «آرام باش و تا هفت بشمار»، «برلین -۷» و «هت تریک»، اینک با سریال «کنکل» در پلت فرم استارنت، بعد از سال ها بار دیگر وارد میدان تولیدات تصویری شده است.
لوافی و جهان فکری اش چند خصوصیت مشخص دارند که دست کم در اولین قسمت سریال «کنکل» و بعد از ترسیم اولیه زمین بازی، در سریال هم جاری است. از یک سو، لوافی به سبب فعالیتش در حوزه ساخت تیزرهای تبلیغاتی و البته زاویه نگاه خاصش به سینما، توجه ویژه ای به کارکردهای بصری در فیلم و سریال سازی دارد. او تصویر را به خوبی می شناسد. این خصوصیت در «کنکل» هم به وضوح قابل ردگیری است. استفاده از سایه روشن های شخصیت پردازانه یا بهره برداری از رنگ های بشدت گرم و یا بشدت سرد در سکانس ها و پلان هایی که از نظر محتوایی گرما و سرما، تضاد، تعارض، تشویش، تردید، بلاتکلیفی و حتی خشم و ترس را تداعی می کنند، همچون مولفه هایی است که برای لوافی اهمیت داشته و در این سریال هم به کار گرفته شده است.
جدای از وجه بصری، لوافی در سریال «کنکل»، همان بازیگوشی ها و شوخ طبعی های شیطنت آمیزش در فیلم سینمایی «هت تریک» را هم ادامه داده است. لوافی، درست همان گونه که در «هت تریک» فضای حاکم بر طرفداری فوتبال و هم زمان حماقت، هیجان و گاه جهالتِ نابخردانه ناشی از تعصب در هواداری فوتبال را در چارچوب طراحی شخصیت های خاکستری فیلمنامه اش پی گرفته بود، در «کنکل» هم به همان مسیر وفادار مانده است.
اما آیا این به آن معناست که فیلم «هت تریک» و در ادامه «کنکل» حول محور فوتبال ساخته شده اند؟ خیر، به هیچ وجه. ماجرای فوتبال و طرفداری دوآتشه، صرفاً مسئله ای فرعی است که زمینه مناسبی برای خلق فضای کمدی خاص و نابخردانه آثار لوافی فراهم می آورد. در واقع، لوافی بر این اصل کلی پایبند است که همان گونه که فوتبال و رویدادهای اطراف آن غیرقابل پیشبینی اند، زندگی هم بر همین منطق استوار است. لوافی، چه در «هت تریک» و چه حالا در «کنکل»، به جنگ با قطعیت ها، پیچیده دیدن امور و ساختارهای منطقی و فلسفی درهم تنیده می رود و با تأکید بر شوخ طبعی تلخ و گزنده اش، سازوکار شکل دهی بحران و گره گشایی در ساختار داستان را بر محور رخدادهای تصادفی، نابخردانه و احمقانه ای بنا می نهد که برای شخصیت های درون داستان، واجد معنای جدی هستند.
با این توصیفات، باید گفت فوتبال و احیانا شرط بندی بر سر آن، بهانه ای است برای نمایش مضحکِ جدی گرفتن امور و درعین حال شوخی بودن اغلب آنها. لوافی جهانی می سازد که مخاطب را در مرز میان جدی گرفتن رخدادها و احمقانه بودن آنها معلق نگه می دارد. او بر پایه داده های ذهنی مخاطب، بازی ای به راه می اندازد. نکته جالب توجه آن که در راه روایت، معمولا این «حماقت» است که به آسایش و رهایی بیشتر دست می یابد و آن دسته از شخصیت ها که امور را جدی گرفته اند، بیشتر از دیگران آزار می بینند.
اکنون تأکید این نوشته بر فوتبال، بخصوص فوتبال اسپانیا و لالیگا، بر محوریت این مورد در «هت تریک» و حالا در بخش ابتدایی سریال «کنکل» استوار است. چونکه خود نویسنده و کارگردان هم تمایل داشته در بخش نخست و در جایی که زمین بازی داستان را ترسیم می کند، به فوتبال اسپانیا، دو قطبی هواداران رئال مادرید و بارسلونا، تاکید بر واژه «لالیگا» (لیگ برتر فوتبال اسپانیا) و احتمالا شرط بندی ها و کشمکش های به ظاهر پیچیده و غامض – اما در فضای فوتبالی و متعصبانه و گاه از جنس شوخی های خیابانی و اصطلاحاً «پشت وانتی» – استناد کند و بشکلی پرتکرار از این مفاهیم یاد کند. حتی در موسیقی تیتراژ پایانی این قسمت هم این تاکید مشهود است.
اما ردپای اسپانیا در این سریال، صرفاً معطوف به ماجرای فوتبال نیست. یکی از رگه های مهم در سریال، تداعی گر فضای سریال محبوب «خانه کاغذی» است؛ چه در شکل و شمایل تصویرپردازی و چه در طراحی هنری قسمت اول. در کنار این ویژگی، میتوان به لحظات و دیالوگ هایی اشاره نمود که جهان فیلمهای «گای ریچی» را به ذهن متبادر می کنند.
در یک قیاس مع الفارق، بنظر می رسد جهان سریال «کنکل» رگه هایی از جهان آثار سینمایی و سریالی گای ریچی را با خود دارد؛ جهانی که در آن، روابط علی و معلولی کلاسیک، سازوکار پیش برنده داستان نیستند، بلکه رخدادها و کنش های ساده و گاه احمقانه، مسیر درامی بسیار پیچیده و پرتنش را پیش می برند و در نهایت، به گره گشایی هایی غافلگیرکننده می انجامند. با این همه اما باید منتظر بود و دید که این زمینی که لوافی برای روایت داستان سریالش ترسیم کرده است کم کم با ساخت چه بنایی کامل می شود تا بتوان قضاوت دقیق تری در مورد نتیجه پی ریزی و معماری این سریال توسط لوافی داشت. تا اینجای کار کنجکاوی بسیاری برای دنبال کردن قسمت های بعدی سریال در این قلم بوجود آمده است و این در برهوت فعلی آثار نمایشی در ایران برای این قلم غنیمت است.
*منتقد
این مطلب سام فیلم را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
کامنتهای بینندگان سام فیلم در مورد این مطلب