آگهی داوودنژاد درباره وضعیت آموزش در ایران

آگهی داوودنژاد درباره وضعیت آموزش در ایران سام فیلم: علیرضا داوودنژاد با بیان این كه ˮلازم است با واقع بینی وضعیت امروز نهادهای آموزشی خودرا یك به یك از نظر بگذرانیمˮ اشاره كرد: باید دریابیم با بهترین اوقات عمر فرزندان این سرزمین چه می نماییم و با آموزش جداافتاده از پرورش و بیشتر متكی به كلاس و میز و نیمكت و گفت وشنود و تكرار و حفظ و تمرینات تستی آنها را به كدام سرمنزل مقصود می بریم؟


به گزارش سام فیلم به نقل از ایسنا، بحث آموزش اهمیت بسیار زیادی در پیشرفت كشور دارد. اگر قرار بر ایجاد توسعه در مقطعی از زمان یا منطقه جغرافیایی خاصی باشد، آموزش را یكی از بهترین راه ها می توان تلقی نمود. از دیدگاه علوم اجتماعی و اقتصادی نیز ثابت شده آموزش مطمئن ترین و غالبا سریع ترین مسیر برای سرمایه گذاری بر انسان ها و توسعه جوامع است كه البته باید با عوامل دیگری مانند بازار و تولید ملی همراه شود، حالا با عنایت به تاثیر و اهمیت این موضوع، هر یك از نهادها و ارگان های كشوری هر كدام به نحوی برای سهیم شدن در این امر تلاش می كنند.
سازمان سینمایی نیز بعنوان یك نهاد فرهنگی و موثر در این سال ها تلاش نموده تا بتواند در حوزه آموزش فعالیت هایی مانند تاسیس مدرسه ملی سینما یا انجمن سینمای جوان را به سرانجام برساند كه البته بنا نیست در این گزارش به میزان موفقیت و نوع فعالیت آنها بپردازیم، اما از جانب دیگر نباید نقش فردی هنرمندان و دغدغه مندی آنها را در رسیدن به این مهم فراموش نماییم.
بر این اساس با عنایت به اهمیت امر آموزش و ضرورت توجه به آن و همین طور تاكید بر «رونق تولید» كه بعنوان شعار سال انتخاب شده، «علیرضا داوودنژاد» - كارگردان و فیلمساز سینمایی - یادداشتی در اختیار ایسنا قرار داده و در آن به اهمیت آموزش، بازار و تولید پرداخته است.
این كارگردان در این متن نوشته است:
آموزش، بازار و تولید ملی
این مطلب به بهانه توضیحی درباره هر یك از سه عنوان فوق و شرحی بر ارتباط و در هم تنیدگی آنها نگاشته و تقدیم می شود.
آموزش
استقلال پایدار ملی در گرو تولید كالای مرغوب و رقابت پذیر برای بازار داخل، منطقه و دنیا است.
تولید چنین كالایی نیز در گرو داشتن نیروی انسانی خوش قریحه، متخصص و خلاق است و به طریق اولا داشتن این گونه از نیروی انسانی منوط به برخورداری از یك نظام آموزشی پاسخگو به نیاز امروز و فردای جامعه و زندگی جاری و روزمره مردم است.
آیا اساسا نظام آموزشی ما از مهد كودك تا دانشگاه هیچ گاه به دنبال این گونه پاسخگویی بوده و هست؟
ده ها میلیون نوآموز و محصل و دانشجو بهترین اوقات روز، ماه و سال خودرا در اختیار مربیان، معلمان و اساتید نظام آموزشی كشور قرار می دهند تا یاد بگیرند چگونه از دست ها و مغزهای خود برای تامین معاش و گره باز كردن از معضلات جامعه استفاده كنند.
آموزش یعنی توانبخشی، آموزش یعنی تقویت حواس، آموزش یعنی فعال كردن مغز، آموزش یعنی خلاق كردن دست.
بدون چشم دقیق، گوش حساس، مغز دانا، دست توانا و سرانگشتان ماهر، نیروی انسانی خوش قریحه، متخصص و خلاق ساخته نمی گردد.
چشمی كه نقطه، خط، سطح، حجم، سایه روشن، طیف نور و رنگ را در تركیب و تنوع اختتام ناپذیر آنها ببیند، گوشی كه تناسب آوا و توالی و ضرباهنگ و هارمونی را تشخیص بدهد، مغزی كه با تفكر تجربی و تخیل خلاق آشنا باشد، دستی كه با گل و سنگ و چوب و فلز دم خور بوده و سرانگشتانی كه فوت و فن مهارتی ویژه را آزموده باشد؛ بدون این همه هیچ مردمانی گذارشان به مسیر ابداع، ابتكار و خلاقیت نیفتاده و نام و آوازه ای در تولید كالای مرغوب و رقابت پذیر پیدا نكرده اند.
در بازار پررقابت امروزی كه حریفان از همین استانبول بغل گوشمان صف كشیده اند و تا میلان، برلین، پاریس، لندن، نیویورك، شانگهای، سئول و كلكته در كنار این یكی گوشمان بازارها را در دست گرفته اند و كمابیش توان خودرا صرف آموزش های توانبخش تجربی و آزمایشگاهی و كارگاهی می كنند و حتی المقدور همه گونه حمایت را جهت راه اندازی زنجیره های موفق تولیدی و خدماتی به كار می گیرند و انبوهی از كالاهای مرغوب و رقابت پذیر را روانه بازار می كنند، ما كجای كار هستیم و چگونه مهیای ورود و ماندگاری و توفیق در این بازار می شویم؟
امروز وضعیت خط، رسم، نقاشی، طراحی و بخصوص كاردستی، سرود و ورزش در كودكستان، دبستان، دبیرستان، دانشگاه و دانشكده های ما چگونه است؟
كار با مداد، خط كش، پرگار، گونیا، نقاله، قلم مو، رنگ، كاغذ و بوم در نهادهای آموزشی ما چه وضعیتی دارد؟
دستان فرزندان ما چه اندازه با قیچی، مقوا، اره مویی، فیبر، تخته سه لا، چسب، میخ بنفش، چكش، آچار و پیچ گوشتی سر و كار دارند؟
چه تعداد از نوآموزان، محصلان و دانشجویان ما در دوران آموزش خود بجای نشستن پشت نیمكت ها و خیره شدن به تخته سیاه و گوش سپردن به آموزه های شفاهی و كوشیدن برای حفظ و تكرار آنها به آزمایشگاه و كارگاه برده می شوند تا با مشاهده و آزمایش و تعلیم بر مهارت، توانایی و دانایی خود بیفزایند؟
پس اگر لازمه استقلال پایدار كشور تولید كالای مرغوب و رقابت پذیر است و چنین تولیدی به نیروی انسانی كارآزموده نیاز دارد و پرورش این نیرو منوط به توانبخش بودن نظام آموزش است و اگر باور داریم كه حواس دقیق، مغز دانا، دست توانا، سرانگشت ماهر، گام استوار و بدن چالاك از لوازم ضروری دستیابی ملت به سلامتی و سعادت و رفاه و سربلندی و عظمت ایران است، لازم است با واقع بینی وضعیت امروز نهادهای آموزشی خودرا یك به یك از مهد كودك تا دانشگاه از نظر بگذرانیم و دقیقا دریابیم كه با بهترین اوقات عمر فرزندان این سرزمین چه می نماییم و با آموزش جداافتاده از پرورش و بیشتر متكی به كلاس و میز و نیمكت و گفت وشنود و تكرار و حفظ و تمرینات تستی آنها را به كدام سرمنزل مقصود می بریم؟
بازار
بازار محل خرید و فروش كالا و خدمات است. در بازار است كه ارزش اقتصادی كالا و توان رقابت پذیری آن با كالای مشابه آشكار می شود. سفارش كالا از مقتضیات بازار سرچشمه می گیرد و سرنوشت كالا نیز در گرو خاصیت های بازار و كم و كیف كالا و نحوه حضور و عرضه آن در بازار است.
هر بازاری خاصیت های خودرا دارد و مختصات تاریخی و جغرافیایی هر كشور در شكل گیری بازار آن مملكت تاثیر تعیین كننده دارد. مثلا بازارهای خاورمیانه مستقیما تحت تاثیر سوژه سوخت های فسیلی هستند و معادلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و نظامی آنها نیز از این واقعیت تاثیر می پذیرد و به آداب زندگی و كار روزمره بازاریان و مشتریان آنها شكل می دهد.
سبقت جویی گرایشات گوناگون در غلبه بر مقتضیات این بازارها روش های متفاوتی را در مدیریت آنها و نحوه سامان دادن به مناسبات اقتصادی شان ایجاب می كند. گرایش متمایل به خام فروشی ذخایر و معادن و علاقه مندی به واردات كالای آماده و مرغوب معمولا به تقویت بازار مصرف دامن می زند و در كنار آن گرایش به توانبخشی ملی و ورود به عرصه تولید رقابت پذیر رویكرد دیگری را در سیاست گذاری این گونه كشورهای تك محصولی رقم می زند.
كشورهایی كه از گرایشات مصرفی استقبال می كنند معمولا از آموزش های تجربی و آزمایشگاهی و كارگاهی فاصله می گیرند و دانش تستی و مهارت های بروشوری برای آنها كفایت می كند. این نوع رویكرد نه تنها تمایل چندانی به تقویت نیروهای خوش قریحه و متخصص و خلاق ندارد بلكه گهگاه به خاصیت های این طیف از نیروی انسانی نیز با دیده تردید و انكار می نگرد.
جدول ارزشی و نظام منزلتی چنین نگاهی جز پول معیار دیگری ندارد و با انفعال و تقلید و اطاعت پذیری آسانتر كنار می آید. بازاری گشوده به روی انبوه واردات و روی گردانده از تلاش و برنامه ریزی و كار منظم و پیگیر برای تولید و بسته بندی و عرضه كالای مرغوب داخلی از خاصیت های بلافصل این رویكرد است. پیداست در كنار این گونه از بازارها نظام آموزشی نیز فارغ از نیازهای رایج و روزمره مردم راه خودرا می رود و نونهالان و كودكان، نوجوانان و جوانترهای آن سرزمین را بجای فراگیری صنایع دستی و آموزش های تجربی در كارگاه، آزمایشگاه و یادگیری فوت وفن تولید آن چه مردم از بازار می خواهند، در كلاس های دربسته پشت نیمكت ها می نشانند تا معلم تجربیاتی را كه دیگران در آزمایشگاه و كارگاه انجام داده اند با گچ رنگی و نقاشی لوله آزمایشگاه برای آنها تشریح كند.
بدین سبب سرشت، سرگذشت و سرنوشت امر آموزش عمومی در كشورهای برخوردار از سوخت فسیلی در گرو نوع بازار مسلط بر مناسبات تولید كالا و عرضه خدمات در آن مرز و بوم است.
تولید ملی
تولید ملی فرآورده ویژه قریحه، تخصص و خلاقیت مردمان یك سرزمین است كه به صورت كالا و خدمات مرغوب و رقابت پذیر به بازار عرضه می شود.
سرزمینی كه در مدارس خود صنایع دستی می آموزد و حواس دقیق، هوش سرشار، دست خلاق و بدن چابك تربیت می كند، از پیش موفقیت خودرا در بازار عرضه و تقاضا تضمین كرده است.
یادآوری این نكته بی فایده نیست كه پروژه هوش مصنوعی را كسانی پیش می برند كه در صنایع دستی بالاترین رتبه ها را دارند.
كار با حس بینایی، حس شنوایی، مغز، دست، سرانگشتان، حركات پا و بدن شرط اول ورود به تولید ربات های انسان گونه است. ربات هایی كه مقرر است ارتش های فردای این دنیا را تشكیل بدهند.
پیوند زدن نظام آموزش به آزمایشگاه و كارگاه و زنجیره های تولید استاندارد ماجرایی است كه جز با حاكمیت قانون و برچیده شدن بازارهای سیاه و برقراری نظارت های صنفی و تامین امنیت بازار پا نمی گیرد و به سرانجام نمی رسد.
آن چه به تولید ملی میدان می دهد بازار امن و امان و معرفی فراگیر و تبلیغ اثرگذار محصولاتی است كه نظام آموزشی كشور را پشتوانه خود دارد و موفقیت آنها خانواده ها را از نقش موثر اعضا و فرزندان خود در بازار عرضه و تقاضا مطمئن و خوشحال می كند.
برای خانواده ها تحمل مشقت های زندگی وقتی آسان می شود كه دستاورد آن افزایش دانایی و توانایی فرزندان و تجهیز آنها به مهارت های لازم جهت زندگی، امرار معاش و مشاركت در تولید و عرضه كالای موفق و حاضر در بازار باشد.
وفاق عمومی در آرمان تولید ملی می تواند زمینه ساز تحول در نظام آموزش، تامین امنیت در بازار و ترویج تعاونی های تولیدی و خدماتی باشد.
راه بردن به چنین مقصدی بااینكه دشوار می نماید اما برای ایران عزیز ما راه دیگری به سمت آینده روشن وجود ندارد.
در چنین شرایطی جا دارد دانشگاهیان، صنعتگران، بازاریان، هنرمندان، ورزشكاران، مجلسی ها، وكلا و مدیران دولتی همه با هم در زیر یك سقف حاضر شوند و برای برقراری پیوند بین نظام آموزش و بازار كار چاره اندیشی كنند و راه اندازی، حفظ، رونق و اعتلای تولید ملی را وجهه همت قرار دهند.




منبع:

1398/05/14
14:03:00
5.0 / 5
5082
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳
سام فیلم - فیلم و سریال
samfilm.ir - حقوق مادی و معنوی سایت سام فیلم محفوظ است

سام فیلم

همه چیز درباره فیلم و سریال